مبانی نظری اخلاق کسب و کار و نگرش برند

مبانی نظری یا ادبیات پژوهش که در فصل دوم تحقیق برای اخلاق کسب و کار و نگرش برند قابل استناد است به همراه منابع موثق در دسترس شماست. سعی کردیم روش منبع نویسی به سبک APA را رعایت کنیم. همچنین این فایل برای تنظیم مقاله نیز مفید است و حتی می توان با کمی تقویت منابع و مطالب یک مقاله یا تحقیق مروری را از آن استخراج کرد. با قیمت ارزان مقاله و فصل دوم پایان نامه آماده را دانلود کنید.

اخلاق کسب و کار

اخلاق تجاری، بازاریابی اخلاقی و مسئولیت اجتماعی موضوعاتی هستند که در سازمان های امروزی تأکید قابل ملاحظه ای بر آنها شده است. هم اکنون لزوم دقت کافی به مسائل اخلاقی در بازاریابی سیستم های مالی و پولی، جهت جذب منابع مالی افزایش پیدا کرده و با گذشت زمان، بر اهمیت آن افزوده می شود.
در هزاره سوم با توجه به تحولات عمیق و شگفت نیاز به توجه به ارزش های اخلاقی در کسب و کار و تعاملات انسانی و سازمانی بیش از هر زمان دیگری حس می شود (آلستون ، ۲۰۰۷) شرکت های بزرگ جهان به طور فزایندهای توجه خود را به مسائل اخلاقی و نهادینه کردن اخلاق در سازمان معطوف کرده اند (سنقاپاکدی ، ۲۰۱۰) در قالب تئوری بازی ها این امر به اثبات رسیده که التزام طرف های بازی به قواعد اخلاقی همچون اعتماد متقابل باعث می شود که منافع همگان حداکثر شود و لذا این تنها انسان های کوته بین هستند که نقش ملاحظات اخلاقی را در حصول به منافع خود مورد توجه قرار نمی دهند. بسیاری از مطالعات نشان می دهد که اگر حتی جدایی اخلاق از اقتصاد تصور تئوریک داشته باشد، در هیچ زمانی در عمل حتی از نظر نئوکلاسیک ها، یک جایگاه منطقی و قابل دفاع نداشته است. زیرا لازمه این جدایی آن است که نظام بازار خود یک محصول طبیعی تاریخ باشد و همه چیز در داخل آن به طور اتوماتیک حل و فصل شود و تمامی کارکردهای آن کمیت پذیر باشد و از سوی دیگر نظام مند و رسمی باشد و هیچ ملازمه غیرفنی نداشته باشد و این خیالی بیش نیست. صاحب نظران تصریح می کنند کنار گذاشتن خصایص اخلاقی از اقتصاد میراث مدرنیته است و این در واقع باعث فقیر کردن علم اقتصاد (حداقل پارادایم اصلی) گردیده است (دادگر، ۱۳۸۵: ۹۷)

اخلاق کسب و کار» به معنی شناخت درست از نادرست در محیط تجاری و آنگاه انجام درست و ترک نادرست است. اخلاق کار، به عنوان شاخه ای از دانش مدیریت، از زمان پدیدارشدن نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه ۱۹۹۰ پدیدار شد. در این دهه جنبش های آگاهی بخش اجتماعی، انتظارات مردم را از سازمان ها بالا برده و آن ها را به این نتیجه رسانده بود که سازمان ها باید از امکانات وسیع مالی و نفوذ اجتماعی خود برای رفع مشکلات اجتماعی، مثل: فقر، خشونت، حفاظت از محیط زیست، تساوی حقوق، بهداشت عمومی و بهبود وضع تحصیلات استفاده کنند. مردم بر این باور بودند که چون شرکت ها و مؤسسات با استفاده از منابع کشور به سود دست می یابند، به کشور بدهکار و مدیون هستند و بایستی به منظور بهبود اوضاع اجتماعی تلاش کنند (احمدی، ۱۳۹۰: ۲).

نگرش برند

تئوری نگرشهای مصرف کنندگان به برند
آجزن (۱۹۹۱) «تئوری رفتارهای برنامه ریزی شده» (TBP ) را پیشنهاد کرد که این نگرشها رفتارهای استفاده از برندهای لوکس را هدایت میکنند یا تحت تأثیر قرار می¬دهند. فیشبین و آجزن (۱۹۷۵) نگرش را به عنوان «استعداد آموخته شده برای پاسخ در یک تداوم مطلوب یا نامطلوب با توجه به هدف داده شده» تعریف کردند. از نظر گرایول و همکارانش (۲۰۰۴)، کتز (۱۹۶۰)، شاویت (۱۹۹۰)، اسمیت و همکارانش (۱۹۵۶) وانگ (۲۰۰۹) ویلکوکس و همکارانش (۲۰۰۹)، «تئوریهای عملکردی نگرشها» نگرش به عنوان متغیر مهم در ارتباط با توضیح رفتارهای مصرف کنندگان و طبقه بندی نگرشها بر طبق عملکردهای روانشناختی که فراهم میکنند. در نظر می¬گیرد و این در حالی است که TPB (تئوری رفتاری برنامه ریزی شده) چارچوبی برای رابطه بین نگرش¬ها و رفتار ارائه میکند. ونگ (۲۰۰۹) میگوید «تئوریهای عملکردی نگرشها»، از طریق افتراق جنبه های مختلف نگرش، مدل را غنی میکند. بنابراین مطالعه ما به «تئوریهای عملکردی نگرشها» به عنوان یک چارچوب مفهومی برای تجزیه و تحلیل جنبه های متفاوت نگرشها به عنوان ساختارهای مربوطه که بر رفتار مصرف کننده تأثیر میگذارد، میپردازد (ولوتسو و همکاران ، ۲۰۱۰).

مبانی نظری یا ادبیات پژوهش که در فصل دوم تحقیق برای اخلاق کسب و کار و نگرش برند قابل استناد است در ۲۴ به همراه منابع موثق در دسترس شماست.